*-- همنوا--*

همنوا همیشه به یاد تو هست...

*-- همنوا--*

همنوا همیشه به یاد تو هست...

خدایا...

 

چون ما هیان که از عمق وسعت دریا بی خبرند

عظمت و ژرفای عشق تو را نمی شناسم

فقط می دانم که معبود این دل خسته هستی

و اگر دیده از من بر گیری خواهم مرد

 

 

 

 

 ((به چه مهر ورزیدن)) مشکل بنیادی انسان است و اگرما  راه حل آن را بیابیم که به هر چه ممکن

  است مهر بورزیم در می یابیم که حقیقت اینگونه عشق ورزیدن را دوست دارد و هیچ عشق دیگری پایدارتر

 وجود ندارد.

 

 

 

              

 

عشق و ازدواج

 

شاگردی از استادش پرسید عشق چیست ؟

 

استاد در جواب گفت:

 

به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش

 

 که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی!

 

شاگرد به گندم زار رفت ، پس از مدتی طولانی برگشت.

 

 استاد پرسید: چه آوردی؟

 

شاگرد با حسرت جواب داد : هیچ ! هر چه جلو می رفتم خوشه های پرپشت تر می دیدم و به 

 

 امید پیدا کردن پرپشت ترین خوشه تا انتهای گندم زار رفتم.

 

استاد گفت : عشق یعنی همین.

 

 شاگرد پرسید : پس ازدواج چیست؟

 

استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم

 

نمی توانی به عقب برگردی!

 

 

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.

 

استاد پرسید: که شاگرد را چه شد؟

 

و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم ترسیدم اگر جلوتر

 

بروم باز هم دست خالی برگردم

 

استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد